همهچیز درباره فیلم جدید خائنکشی؛ داستان فیلم و نظر منتقدان
فیلم خائن کشی جدیدترین فیلم مسعود کیمیایی است که با پخش در جشنواره چهلم فیلم فجر واکنشهای متفاوتی در بین منتقدان و مخاطبان ایجاد کرد. اینجا خلاصهای بخوانید از اطلاعات خائنکشی و نظر اولیه منقدان درباره آن.

اولین واکنش منتقدان به فیلم خائن کشی مسعود کیمیایی
رضا صائمی
«خائن کشی» با ارجاع به برخی از وقایع تاریخی در ارتباط با کودتای ۲۸ مرداد و ملی شدن صنعت نفت و شرایط سیاسی و اجتماعی آن دوره به طرح و روایت قصه خود میپردازد. به روایت ماجرای سرقت گروهی که سودای عدالت طلبی داشتند از بانک ملی شعبه فردوسی. «خائن کشی» را میتوان از منظر فرم و فرمالیستی فیلم قابل توجهی دانست. فضاسازیها و طراحی صحنه و لوکیشن آن چشمنواز است اما در شخصیتپردازی و خوانشی که از قصه دارد دچار اگزجره شدن میشود. وقتی قصه در بستر یک رخداد تاریخی روایت میشود سویههای رئالیستی پررنگتری به خود میگیرد و نیازمند واقع گرایی بیشتر است اما «خائن کشی» به لحن و بیانی سورئالیستی شباهت دارد با همان سبک و سیاق همیشگی دیالوگپردازی و دیالوگ گویی که تصنعی و جعلی بودنش در اینجا آشکارتر میشود. فیلم البته دیالوگهای جذابی دارد که بدون نسبتش با قصه و فضای فیلم میتواند شنیدنی باشد اما وقتی آن را به منطق دراماتیکش وصل میکنیم اثربخشی را از دست میدهد. حجم بالای دیالوگهایی که جملات قصارگونه میشود آنقدر در فیلم زیاد است که گاهی مخاطب از هضم آنها در میماند. فیلم خرده پیرنگهای فراوانی دارد که با خط اصلی قصه به درستی چفت و بست نمیشود و گاه به زیاده گویی میرسد. «خائن کشی» خوانشی درباره رخدادی در یک برهه تاریخی است اما بیش از آنکه دست به رمزگشایی بزند آن را مبهمتر و معماییتر میکند.
۳ برگزیده از فیلم خائن کشی
فضاسازی و طراحی صحنه چشمگیر
پربازیگر و کاراکتر بودن
تداوم سینمای کیمیایی
سید آریا قریشی
اغراق نیست اگر «خائنکشی» را تأثیرگذارترین قدرتنمایی دو دهۀ اخیر مسعود کیمیایی در مقام یک تصویرساز فوقالعاده بدانیم. در جشنوارهای که اکثر فیلمسازانش حتی از ساخت فضای یک خانه هم عاجزند، «خائنکشی» چند فضای متفاوت (از بانک تا یک خانۀ جمعی، قمارخانه و شیرهکشخانه) را بهشکلی تأثیرگذار برای ما میسازد (کار استثنایی مسعود سلامی در مقام فیلمبردار و سهیل دانش اشراقی در مقام طراح صحنه را نباید فراموش کرد). فیلم در بسیاری از لحظات ضرب شست کیمیایی در مقام تصویرساز است. با این وجود ماجرای همیشگی فیلمنامه در آثار کیمیایی به قوت خود باقی است! کیمیایی مدتهاست که حوصلۀ تعریفکردن سرراست یک قصه را با تمام شاخوبرگهایش ندارد (این نکته را خود او هم در گفتوگوهایش بیان کرده است) و به کدگذاریهایی در فیلمنامه اکتفا میکند.
بنابراین روابط میان آدمها و پیشینۀ شخصیتها در این فیلم هم – مثل اکثر آثار سالهای اخیر کیمیایی – به فشردهترین شکل ممکن – در مواردی در حد یک جمله – بیان شدهاند. همین امر، ارتباط برقرار کردن با آدمهای این فیلم را به کاری طاقتفرسا تبدیل میکند. تنها در صورتی که با جهان فکری سینمای کیمیایی آشنایی داشته باشید ممکن است بتوانید این روابط را از حالت فشرده خارج کنید. فیلم همچنین بهشدت از حضور شخصیتها و خردهداستانها و موقعیتهای بیربط ضربه خورده است (کل ماجرای مربوط به شخصیت الهام حمیدی را از فیلم حذف کنید. چه ضربهای به فیلم وارد میشود؟) بنابراین حسرت همیشگی سالهای اخیر پابرجا است: یک اجرای مقتدرانه که به پای فیلمنامهای گنگ حرام شده است. با این وجود، «خائنکشی» فیلمی است که احتمالاً طرفداران سینمای کیمیایی را ناامید نمیکند و میتواند جایگاهی بالاتر از چند فیلم قبلی او پیدا کند.
۳ برگزیده از فیلم خائن کشی
قدرت شگفتانگیز کیمیایی در امر فضاسازی و تصویرسازی (با کمک مسعود سلامی و سهیل دانش اشراقی)
فیلمنامهای گنگ با کدگذاریهایی پیچیده (به سبک دیگر فیلمهای دو دهۀ اخیر کیمیایی)
یکدست نبودن کیفیت بازیها (از بازی خوب امیر آقایی و حمیدرضا آذرنگ تا حضور ناامیدکننده نرگس محمدی و سام درخشانی که میتوانند از جمله بدترین بازیهای جشنواره لقب بگیرند)
کمال پورکاوه
شاید برای علاقمندان سینمای ایران هیچ اتفاقی در جشنواره چهلم فیلم فجر، تلختر و تاسفبارتر از مواجهه با آخرین ساخته مسعود کیمیایی نمیتوانست باشد.
برای فیلمساز هشتاد سالهای که هواداران عمدتا جوانش، انتظار تماشای اثر درگیر کنندهای چون سرب و گوزنها را میکشند، روبرو شدن با «خائن کشی» که هیچکدام از مولفههای آشنای سینمای کیمیایی را هم با خود همراه ندارد (در این فیلم حتی یک دیالوگ خوب و به یاد ماندنی هم به چشم نمیخورد) چیزی جز ناامیدی و سرخوردگی را در پی ندارد.
نکته تعجبآور این است که مسعود کیمیایی بعد از گذران چیزی حدود ۵۵سال از حیات سینماییاش، به جایی رسیده که در آخرین اثرش همانند یک هنرجوی تازه کار انجمن سینمای جوانانی، هم اشتباهات قاببندی دارد و هم در اجرا و طراحی میزانسنهای صحنههای زد و خورد، ناشیانه عمل میکند. کار به جایی میرسد که اجرای یکی از صحنههای قتل فیلم، که پولاد را به آن مراسم و نشست سیاسی میکشاند، «خائن کشی» را تبدیل به کمدی ناخواستهای میکند که تمام حرفها و صحنهپردازیهای به اصطلاح سیاسیاش هم به شوخی شبیه میشود. راستش هیچگاه دلیلِ این همه پُر کاریِ مسعود کیمیایی و فاصله گرفتنِ فیلم بعدی از اثر قبلیِ خودش را متوجه نشدهام. وقتی مشاور و همراه و مدافع همیشگی او هم، در میزانسن کودکانه انتهای فیلم، فریاد میزند و جان سپردنش ما را به یاد فیلمهای هندی دهه هفتاد میاندازد، بیش از پیش به نقش مخرب مداحانی پی میبریم که که مسیر سقوط یکی از مهمترین فیلمسازان تاریخ سینمای ما را فراهم کرده اند.
۳ برگزیده از فیلم خائن کشی
طراحی صحنه چشمگیر
فیلمبرداری و نورپردازی متناسب
مدیریت تولید حرفهای
احمد شاهوند
با توجه به اینکه بیش از دو دهه است که میدانم بضاعت مسعود کیمیایی در کارگردانی و به ویژه در فیلمنامهنویسی چقدر است، اما همچنان هنگام تماشای فیلمی از او شور و اشتیاقی همچون دوران اوایل دهه هفتاد در من شکل میگیرد و حداقل بیش از یک دهه است که میدانم به شدت سرخورده خواهم شد اما به امید دیدن حداقل یک سکانس درست و درمون پا به سالن سینما میگذارم و… دست خالی بیرون میآیم. هنگام تماشای «خائن کشی» همان حالی را داشتم که هنگام تماشای «رئیس» داشتم… آن موقع عاشق کیمیایی بودم و از خجالت در صندلی سالن نمایش فرو رفتم تا کسی من را نبیند. اینبار فقط آه و افسوس بود که سراغم آمد
همه چیز برای خلق یک شاهکار به تمام معنای برای مسعود کیمیایی آماده بوده. از تیم بازیگری چهره و درجه یک تا عوامل فنی کاربلد و حرفه ای. اما وقتی فیلمنامهای در کار نیست و آقای کارگردان دیگر حتی حوصله ندارد یک میزانسن درست و حسابی بدهد، نتیجه جز شکست چیز دیگری نیست.
نمیدانم فیلمنامه قبلی چه بوده که علی اوجی از کیمیایی خواسته بازنویسیاش کنه و شده نسخه فعلی. ضعف اصلی «خائن کشی» فیلمنامه است و در وهله بعد کارگردانی. تا نیمساعت اول حتی نمیدانستم موقعیت آن خانه که آن شش (هفت یا بیشتر! … چه فرقی میکند) نفر در آن پنهان شدهاند چیست! یا چرا راه دور برویم. همان فصل اول. آشفتگی در میزانسن فصل دزدی بیداد میکند. اصلا مشخص نیست کی به کی و چی به چی است. این آشفتگی در همه لحظههای فیلم وجود دارد البته. تصاویر درجه یک مسعود سلامی، طراحی صحنه عالی سهیل دانش اشراقی، موسیقی اینبار به جا و کم حجم ستار اورکی به فیلم سر و شکل دادهاند وگرنه با فاجعهای وحشتناک در کارنامه کیمیایی روبرو بودیم. حرف جدیدی نیست. اصرار کیمیایی روی نگارش فیلمنامه بزرگترین اشتباه اوست. اگر ساختار روایی فیلمنامههایش را شخص دیگری مینوشت و کیمیایی به نگارش دیالوگ و شرح صحنه بسنده میکرد، اوضاع خیلی بهتر میشد. امیدوارم به عمر من قد بدهد و وقتی از سالن نمایش «فیلمی از مسعود کیمیایی» بیرون میآیم، حال و روز اوایل دهه هفتاد را داشته باشم.
۳ برگزیده از فیلم خائن کشی
قاب های مسعود سلامی
طراحی صحنه عالی سهیل دانش اشراقی
موسیقی ستار اورکی
علی نعیمی
درک و دریافت جهان فیلمهای مسعود کیمیایی نیازمند یک پیش نیاز شناخت دقیق کارکرد نور و تصویر و عکس است. مسعود کیمیایی در دهه نهم زندگیاش آنچنان به فضای فیلمش مسلط است که میتوان «خائن کشی» را بهترین فیلم او در ۲ دهه اخیر دانست که توانست پیوند خوبی میان داستان و تصویر برقرار کند. کیمیایی بعد از تجربه موفق ساخت سرب بار دیگر به فضای تاریخی دهههای ۲۰ و ۳۰ ایران رفت و این بار روایتی دقیق و انکار ناپذیر از یکی از رخدادهای مهم معاصر ایران ارائه میدهد. فیلم البته در برخی مواقع دچار پرگوییهایی در گفتار بازیگران میشود اما تنوع بصری اثر باعث شده است جهانبینی فیلمساز در بسیاری از صحنهها به بلوغ کافی برسد. فیلمساز محبوب سینمای ایران باز هم با «خائن کشی» و اینبار در هشتاد و چند سالگی مخاطب سینما را عاشق پرده نقرهای میکند و این یک اتفاق مبارک برای کیمیایی و دوستداران سینمایش به حساب میآید.
۳ برگزیده از فیلم خائن کشی
طراحی صحنه فوقالعاده و پر جزئیات به خصوص در سکانسهای شیرهکش خانه
بازی خوب بازیگران از جمله امیر آقایی و حمیدرضا آذرنگ
کارگردانی استادانه مسعود کیمیایی و تسلط او بر قاببندیهای منحصر بفرد و سینمایی
خلاصه داستان فیلم خائنکشی
گروهی متفاوت تصمیم میگیرند برای کمک به قرضه ملی که توسط مصدق اعلام شده، از بانک ملی در فرصت کوتاه کسوف دزدی کنند. دزدیای که سرنوشتی برای هر کدام رقم میزند و بوی خیانتی میآید که رفاقتها را تهدید میکند…
بازیگران و عوامل فیلم خائن کشی
امیر آقایی، پولاد کیمیایی ، پانته آ بهرام ،سارا بهرامی،اندیشه فولادوند ، حمید رضا آذرنگ ، سام درخشانی ، نرگس محمدی ،رضا یزدانی، الهام حمیدی ، نسیم ادبی ، فریبا نادری ، شکیب شجره ، پردیس پور عابدینی با حضور فرهاد آئیش، اکبر معززی ، سعید پیردوست، امیررضا دلاوری، ایوب آقاخانی ،سام نوری، امیرکاوه آهنین جان ، سپند امیرسلیمانی ، ایلیا کیوان، شکر خدا گودرزی ، شاپور کلهر ، امیرحسین نوروزبیگی ، مانی حیدری ، سوگل خالقی ، امیرحسین هشترودی، ،مریم عباس زاده و کیانوش گرامی و بهرام بهرامیان، سامان سالور، جواد طوسی با هنرمندی مهران مدیری از بازیگران این فیلم هستند.
نویسنده و کارگردان: مسعود کیمیایی، تهیهکننده: علی اوجی، موسیقی: ستار اورکی، فیلمبردار: مسعود سلامی، مدیر صدابرداری: اسحاق خانزادی، تدوینگر: سپیده عبدالوهاب، طراح چهره پردازی: محسن دارسنج، طراح لباس: مارال جیرانی، مدیر تولید: محمد حیدرقلی، مدیر برنامه ریزی: مسعود حقی، منشی صحنه: شهرزاد مطلق، جلوههای ویژه میدانی: آرش آقابیک، جلوههای ویژه کامپیوتری: محمد برادران، طراحی و ترکیب صدا: علیرضا علویان، عکاس: احمدرضا شجاعی، ساخت فیلم پشت صحنه: شهیار کبیری، طراح بدلکاری: ارشا اقدسی، جانشین تولید: عماد طاهری، مدیر تدارکات: هادی غفارلو، دستیار تهیه: صدف رضاپور عوامل این فیلم سینمایی هستند.
صحبتهای عوامل فیلم خائنکشی در جشنواره فیلم فجر
علی اوجی، تهیهکننده: خیلی خوشحالم از اینکه «خائنکشی» اکران موفقی داشت. باید بگویم علت برگزاری این نشست بدون حضور کارگردانان فیلم بهدلیل احترام به اهالی رسانه است. مسعود کیمیایی تحت عمل جراحی قرار گرفته بود و به همین علت نتوانست در نشست حضور پیدا کند. امیر آقایی نیز به دلیل ابتلا به کرونا نشست را از دست داد. درباره حضور نداشتن پولاد کیمیایی اختلافاتی از پیش وجود داشت که به این ماجرا منجر شد. درباره مسعود کیمیایی هم باید بگویم او کارگردانی ۸۰ ساله با ۵۵ سال سابقه فیلمسازی است، از آنجا که جشنواره بسیار جوان است، طبیعی است که نخواهند در معرض قضاوت قرار بگیرند. شان این الماسهای سینمای ایران باید حفظ شود و این مسئله تصمیم شخصی او بود.
مهران مدیری: جراحی پای مسعود کیمیایی بهانه بود و او دوست نداشت در نشست حاضر باشد. اما همین امروز پایشان را جراحی کردند! در فیلم «درخت گردو» باید بگویم آن نقش برای من نبود و بازیام افتضاح بود که البته گذشت. درباره مسعود کیمیایی هم باید بگویم شیوه بازی گرفتن او فوقالعاده است. اگر سیمرغ را به من بدهند خوشحال خواهم شد. همه افراد جایزه گرفتن را دوست دارند و این حس به آدم دست میدهد که انگار کارش را درست انجام داده است.
فرهاد آئیش: من به لحاظ قیافه به دکتر مصدق شباهت دارم. در تئاتری که در نقش ایشان بازی کرده بودم نیز صدها ساعت فیلم دیدم و کتاب درباره او خواندم. نمیتوان بدون شناخت از شخصیتهای تاریخی که قبلا وجود خارجی داشتهاند، فیلم بازی کرد. من ساعتها ویدئوهای ایشان را نگاه کردم تا طرز راه رفتن و بیانشان را یاد بگیرم و تلاشم را کردم که به مصدق واقعی وفادار باشم.
رضا یزدانی: من از ۲۰ سال پیش همکاری با مسعود کیمیایی را آغاز کردم و این همکاری دیگر به شکل رفاقت تبدیل شده است. علی اوجی نیز عاشقانه برای ساخت این کار زحمت کشید و همه انرژی خود را گذاشت.
پوستر فیلم خائن کشی