خبرهای داغ
کدخبر: ۱۴۲۳۸
تاریخ خبر:

۴ نکته مهم در مورد مهاجرت نخبگان

از چشم اندازی کلی، طیف نخبگان(نه به صورت مطلق) فکر می کنند که تلاشِ علمی آن ها لزوما به معنای رسیدنشان به مقصد مطلوب نیست و همین موضوع آن‌ها را در کانال مهاجرت قرار می دهد. کانالی که به باور آن ها این طیف را در سیستمی قرار می دهد که در قالب آن تلاشِ بیشتر به معنای کسب رشد و پیشرفت بیشتر است و متغیرهای میانی و غیرضروری دیگر ضرورتا ایفای نقش نمی کنند.

۴ نکته مهم در مورد مهاجرت نخبگان

مهاجرت نخبگان یا "فرار مغزها" از جمله معضلات و چالش‌هایی است که کشور ما سال‌هاست به آن دچار است. در سال‌های گذشته بار‌ها و بار‌ها آمار‌ها و گزارش‌های مختلفی از مهاجرت نخبگان به خارج از ایران و تداوم کار و زندگیشان ورای مرز‌ها منتشر شده است. مساله‌ای که در عین حال که ایران را از ظرفیت‌های غنی علمیِ نیروی انسانی محروم می‌کند، موجبِ هدر رفتن سرمایه‌های مادی بسیار زیادی نیز می‌شود.

به گزارش فرارو، در این راستا، به تازگی انتشار آمار‌هایی جدید از مهاجرت نخبگان ایرانی، تامل در باب این موضوع را به یک سوژه داغ تبدیل کرده است. بر اساس گزارشی که به تازگی "اندیشکده هاتف" منتشر کرده،  ۸۰ درصد از رتبه‌های برتر کنکور  در فاصله سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۵، از ایران مهاجرت کرده‌اند. بر اساس پژوهش مذکور، همه ۱۰ رتبه برتر سال‌های ۸۷ و ۸۸ رشته ریاضی فیزیک از ایران رفته‌اند. از میان رتبه‌های برتر رشته ریاضی فیزیک در فاصله میان سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۹ نیز  ۱۱۴ نفر دیگر در ایران حضور ندارند.

نکته قابل تامل اینکه عمده داده‌های گزارش اخیر اندیشکده هاتف مرتبط با سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۵ بوده است و باید دید که روند مهاجرت در سال‌های گذشته تا چه حد تغییر کرده است. با این حال، اندیشکده مذکور تاکید می‌کند که محققان و فارغ التحصیلان دانشگاهی بین ۶۳ تا ۷۱ درصد از تمایل زیاد و یا بسیار زیاد خود برای مهاجرت از ایران خبر داده اند.

آمار‌هایی از این دست حقیقتا تامل برانگیز هستند با این حال، خیلی زود یک سوال ساده را به ذهن متبادر می‌کنند: علل و محرک‌های اصلی مهاجرت نخبگان یا فرار مغز‌ها از کشور چیست؟ پدیده‌ای که آثار و تبعات بسیار منفی و مخربی نیز به همراه دارد. به نظر می‌رسد جهت پاسخ به این پرسش توجه به ۴ مولفه ضروری و مهم به نظر می‌رسد.

۱. فرار مغزها، مساله نیست!

بدون تردید مساله مهاجرت نخبگان از کشور، مساله مهمی است که اصلی‌ترین آسیب‌های آن نیز معطوف به نظام حکمرانی است. دلیل این موضوع نیز روشن است، زیرا کشور از بخش قابل توجهی از نیروی انسانی غنی و تحصیلکرده خود محروم می‌شود و این مساله برای ایران هزینه زا است.

با این حال، تداوم چندین دهه‌ای چالش فرار مغز‌ها و مهاجرت گسترده نخبگان، تنها یک پیام را می‌رساند و آن این است که هنوز این چالش بزرگ، به یک مساله جدی در ذهن تصمیم سازان و مسوولان در دولت‌های مختلف تبدیل نشده است. از این منظر، هیچ عجیب نیست که می‌بینیم این معضل چندین دهه پیش چشم ماست و مدام در مورد آن بحث و تحلیل می‌شود و البته که هر چه به جلوتر آمده ایم، وضعیت وخیم تری نیز به خود گرفته است.

فراموش نکنیم تا یک چالش، به مساله‌ای جدی در چرخه‌های تصمیم‌گیر تبدیل نشود، امیدی به مخاطب قرار گرفتن جدی آن نیز وجود ندارد.

۲. معمای شایسته سالاری

شاید یکی از نکاتی که بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران در رابطه با پدیده فرار مغز‌ها مطرح می‌کنند این است که نخبگان، چندان باور به برقراری شایسته سالاری در کشور ندارند. در واقع، نوعی باور فکری در میان این طیف شکل گرفته که تحصیلات بیشتر و سابقه علمی غنی تر، لزوما به معنای تسهیل روند رشد و پیشرفت برای آن‌ها نیست و در این مسیر، متغیر‌های دیگری نیز وجود دارند که موانع عدیده‌ای را پیش پای نخبگان  برای تحقق رشد و پیشرفتشان ایجاد می‌کنند.

از چشم اندازی کلی، طیف نخبگان (نه به صورت مطلق) فکر می‌کنند که تلاشِ علمی آن‌ها لزوما به معنای رسیدن آن‌ها به مقصد مطلوبشان نیست و همین موضوع آن‌ها را در کانال مهاجرت و خروج از ایران قرار می‌دهد. کانالی که به باور آن‌ها این طیف را در سیستمی قرار می‌دهد که در قالب آن تلاش بیشتر به معنای کسب رشد و پیشرفت بیشتر است و متغیر‌های میانی و غیرضروری دیگر در این معادله ضرورتا ایفای نقش نمی‌کنند.

درست به همین دلیل است که مثلا مشاهده می‌کنیم جامعه مهاجر ایرانی در آمریکا، در زمره تحصیلکرده‌ترین و البته گسترده‌ترین جوامع مهاجرتی این کشور هستند.

۳. متغیر کیفیت زندگی

بدون تردید یکی از اصلی‌ترین اهدافی که افراد از پیشرفت‌های خود در زندگی به ویژه در حوزه علمی مد نظر دارند، تجربه کیفیت زندگی مطلوب است. یکی از چالش‌های زندگی نخبگان ایرانی این است که به تناسب توانمندی‌های علمی خود، در زندگی عینی نمی‌توانند سطحی مطلوب از کیفیت زندگی را تجربه کنند. البته که سخت‌تر شدن وضعیت اقتصادی کشور در سال‌های اخیر و وارد آوردن فشار‌های گسترده به طیف‌های مختلف مردم  نیز در تقویت این باور بیش از پیش ایفای نقش کرده است.

در این شرایط، نخبه ما با یک معادله ساده رو به رو است و آن مهاجرت از ایران و تجربه کیفیتی بهتر از زندگی‌کردن است. به بیان صریح تر، نخبه ما این باور را دارد که در خارج از ایران متناسب با موقعیت علمی خود می‌تواند به نحوی زندگی کند که تجربه آن در ایران، چندان ممکن نیست.

۴. امکانات و زیرساخت‌های رشد علمی

جدا از توجه طیف نخبگان به فراهم کردن سطحی مطلوب از کیفیت زندگی از طریق مهاجرت، این نکته نیز باید مد نظر قرار گیرد که این طیف، مهاجرت از ایران را به طور خاص از منظر بهره گیری از ظرفیت‌ها و امکانات علمی کشور‌های پیشرفته نیز ارزیابی می‌کنند. امکاناتی که ضرورتا در ایران برای آن‌ها فراهم نیست.

در عین حال، باید توجه داشت که حضور در محیط علمی و به طور کلی فعالیت در کشور‌های توسعه یافته، امکانات و ظرفیت‌های تعامل بین المللی قابل ملاحظه‌ای را نیز در اختیار جامعه نخبگان قرار می‌دهد. مساله‌ای که تحقق آن در کشور ما در شرایط کنونی، مخصوصا با توجه به تقابلاتی که با جهان غرب وجود دارد، چندان میسر نیست و بدون تردید یکی از محرک‌های اصلی سوق دادن طیف نخبگان به خروج از ایران و مهاجرت است. چالشی که هزینه‌های بسیار سنگینی را به ایران و منافع ملی وارد می‌سازد.

copied
ارسال نظر
 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

اخبار از پلیکان

اخبار روز سایر رسانه ها

    اخبار از پلیکان

    وب گردی

      دیگر رسانه ها