پیش‌بینی‌ جالب کاربران برای پایان پوست شیر

سرنوشت قسمت آخر سریال پوست شیر چه خواهد شد؟

در ادامه با نظریات برخی از کاربران فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی در مورد سرنخ‌های این سریال با شما خواهیم بود.

لازم به ذکر است که شما می‌توانید در انتهای مطلب و در قسمت دیدگاه‌ها؛ نظر خود را در مورد پیش‌بینی قسمت‌های بعدی و قسمت آخر سریال پوست شیر بیان نمایید:

این سریال معمایی نیست، سرکار بودن همه بیننده ها بنظرم سریال معمایی وقتی معمایی واقعیه که بیننده از اول لااقل ی ردی از قاتل ببینه یا لااقل اسمشو تو سریال شنیده باشه نمیشه که بیست قسمت خبری از قاتل نباشه، یهویی به سناریو جدید رو بشه به نام منصور و صابر. بیست قسمت از گذشته‌ی هیچکس هیچی نپرسید و هیچ تحقیق و زومی نکرد پلیس یهویی از قسمت بیستم صابر و منصور رو شدن این آب بستن تو سریاله. و احترام قائل نبودن برای مخاطب اینجوری باشه که هر لحظه میشه یه شخصیت جدید رو کرد و همه چیو بهش ربط داد. مثلا الان یهویی یه نقطه‌ی سیاه تو زندگی رضا پروانه رو بشه یا تو زندگی بهزاد یا حتی مشکات و یا هر کاراکتر دیگه‌ای و بعد همه چیزو ربط داد به اون این نمیشه سریال معمایی!! برداشتم از نظرات کاربرا اینه که با این قسمت بشدت محبوبیت سریال ریخت پایین؛ خیلی زیاد بازجویی منصور رو کشش داد خنده‌ی شیطانی اینم ده دقیقه، بیست دقیقه نه یک ساعت. یه نکته‌ی دیگه یارو حواسش بوده هیچ جا چهره‌ش دیده نشه بعد چطور فقط این یارو فرشاده دیدش بعد طرف ته خلافه حالا یهویی عذاب وجدان بگیره بیاد شهادت بده یا باگ خرید ماشین توسط خونواده‌ی صوفیانی رضا پروانه سه سوته فهمید و پلیس نفهمید. قطعا فیلمساز با سرعت زیاد و غیر قابل توجیه و منطقی قسمت آخر همه چیو به همه چی ربط میده و جمعش میکنه. آب بستنم یه حدی داری اینو میشه از نمایش تو سینماها و کاسبی سازنده هم فهمید میخواستن به هر قیمتی شده رو بیست و چهار قسمت ببندنش متاسفانه خیلی سلیقه بیننده لحاظ نشده

نظر سمیه ابدرمی:

اینا رو نمیدونم ولی حس میکنم کفش‌های گِلی بهزاد تو فصل اول قسمت سوم، ربط به جنازه‌ی سوخته داشته باشه؛ یا اینکه اصلا به خاطر چیز دیگه است. بهزاد یه ‌کاری کرده چون رفتاراش با لیلا مشکوک بود حالا نمی‌دونیم که آیا ربط به این پرونده داره یا نه؟!

نظر کیخایی:

سلام من فکر می‌کنم ۱۵ سال پیش چند نفر نقشه دزدی از یک طلا فروشی را می‌کشند که یکی از این‌ها نعیم، علی استادی، بهرام ابراهیمی است به هر نحوی علی استادی و بهرام ابراهیمی در صحنه جرم نبودن که ببینند نعیم چقدر طلا دزدید یا همه طلاها که موجود بوده را تونسته بدزده ولی آمار طلاها را داشتند وقتی نعیم صحنه را ترک می‌کنه که طلا فروش هنوز زنده بوده ولی زخمی. برادر طلا فروش میرسه وقتی برادرش میگه من طلاها را در گاو صندوق قایم کردم آنها نمی‌دونستن وسوسه میشه و داداش خود را می‌کشه و طلاها را برمی‌داره وقتی گوش به گوش می‌رسه که همه می‌گند تمام طلاها را دزدیدند به گوش هم دست‌های نعیم می‌رسه و فکر می‌کنند نعیم انها را دور زده همه طلاها رانیاورده برای همین دختر نعیم را می‌کشند تا انتقام بگیرند. از آنجایی که مرتضی دوست رضا پروانه ونعیم با آنها دست داره وقتی سیم کارت را برای نعیم میاره قبلش سیم کارت جی‌پی‌اس فعال کرده و نعیم هرجا میره زودتر خبر دار میشه و پسری که در آگاهی مسول کامپیوتر هست هم در رد وبدل اطلاعات دست داره وسلام .

دیدگاه علی:

کلا فیلم‌های ایرانی کپی شده از فیلم‌های خارجی یا قدیمیه. این سریال هم شباهت زیادی به فیلم مضنونین همیشگی داره تو اون فیلم نفر اصلی فلج بود و هیچ‌کس بهش شک نداشت در ضمن نمیشه براساس سکانس‌های سریال گفت کی می‌تونه نفر اصلی باشه چون تو تمام سریال می‌خواد بیننده رو گول بزنه اگه نظر من درست باشه نفر اصلی رضا پروانس

نظر خاتم درباره قسمت آخر سریال پوست شیر:

کار مادر ساحله، دخترش رو دست یکی از دوستاش( زن) سپرده که تو شمال نگه دارنش، تا ترتیب رفتن به خارجش درست بشه از قضا شوهر اون زن الکلی ومشروب خوره. یک روز سرمستی به ساحل می‌خواد تعرض کنه زنش می‌رسه. ناخواسته زنش رو می‌کشه. ساحل رو می‌بره قایم می‌کنه. وبعد از خوردن الکل ومشروبات به ساحل تعرض می‌کنه شهاب حسینی از اداره اخراج می‌شه. پدره یک پسر بچه ناخواسته به شهاب حسینی کمک خواستن یک زن از پسرش ( خیالبافی پسر بچه اون مرده) رو تعریف میکن اون هم با مامور میره ساحل رو نجات میده ومرد الکلی رو دستگیر می کنه. ودر انتها در یک مراسمی شهاب حسینی به عنوان رییس آگاهی معرفی می شه من راننده اسنپ عوامل برنامه هستم. خوب کردم داستان رولو دادم.

آرمان درباره قسمت آخر اینگونه پیش‌بینی می‌کند:

کار ناپدری ساحل و پسر کافی‌شاپ‌دارو دوست دختر سابق صدرا هست. تو قسمت دوم یک جایی هست که ناپدری ساحل مدام داره سیگار می‌کشه و یه لحظه زوم میشه روی کفش‌هاش که کفش‌هاش خاکی هست و مدام می‌لرزه انگار که از یک صحنه هولناک اومده. تو قسمت یک هم اگر دست‌ها و تیپ پسر کافی‌شاپ‌دار رو ببینید متوجه می‌شید همون دستای پسره هست که ساحل رو گرفته. و اتفاقا در قسمت یک چند بار دوربین زوم میکنه رو دستای پسره

احساس می‌کنم همه چی زیر سر صدرا باشه به چند دلیل :

۱- نعیم ۱۵ سال پیش پدر صدرا رو کشته و صدرا دنبال انتقام از نعیم هست.

۲ – همیشه صدرا تلفنی با مادرش صحبت می‌کنه و هیچ وقت با پدرش صحبت نمیکنه.

۳ – از لحاظ مالی توانایی این کار رو داره و چون جوان هست از تکنولوژی خوب سر در میاره.

۴ – شماره تلفن جدید نعیم رو فقط رضا و صدرا و مرتضی داشتن.

۵ – تو سکانس آخر قسمت ۷ نشون میده طرف با روشن کردن فندکش مشکل داره دقیقا همین مشکل رو صدرا هم با فندکش داشت داخل ماشینش!

‌با سلام خدمت همه دوستان
این کار دزدیدن ساحل فقط کار صدرا و دوستش هست که کافه داره چرا میگم از اینجا که قسمتی که نعیم با رضا پروانه میرن توی باغ و یاور فرار میکنه و به نعیم میگه که خط جدیدت مبارک این خط رو جز رضا پروانه صدرا لیلا و مرتضی که خط رو آورد کسی نمیدونه و صدرا ب یارو گفت چرا حالا همون سکانس دقت کنید ب دیالوگی که رضا پروانه میگه که برین تو کوچه بغل پارک کنید و میره گوشت ب سگ میده و برمیگرده ب کل کوچه توجه کنید با دقت ته کوچه‌ی درختچه خمیده و ی سایه روی دیواره که گمونم سایه تیر چراغ برقه بعد از جایی که یارو سوار ماشین میشه و راه میفته رو هم ببینید درست همون کوچس با سایه روی دیوار و درختچه خمیده ولی ماشین صدرا نیست چرا نیست چون صمد ممکنه ببینه و ب صدرا بگه و صدرا محبور به این میشه یا بگیره جلو طرف رو یا صمد رو بکشه که میره و ی دور میزنه تا یارو با ماشینش رد بشه خیالشم بابت نعیم و رضا هم جمعه که مشغولن و بیرون نمیان پس راحت دورشو میزنه و میاد وایمیسته و بعدم صدرا نیست که ببینده کماکان فکرش بره سمت بهزاده رضا پروانه و لیلا و… پس اگه دقت کنید می‌بینید که کار صدرا و رفیقشه حالا شاید بغضیا بپرسن چرا صمد چیزی نگفت ب نعیم چون صدرا خودشا نشون هیچ کدوم نداده و رفیقش رو جلو انداخته در صورتی که کارگردان این کار صدراست ولاغیر اینم بگم تو صحنه که یارو با ماشین میره دروبین از کل کوچه ب صورت وضعیت عادی فیلمبرداری کرده و سکانس گرفته شده ولی تو صحنه پارک کردن صدرا دوربین ب حالت زوم و صحنه کوچه ب حالت کمی تار و کدر بصورتی که ببینده نتونه تو دید اول و تا دقت نکنه تشخیص بده

امیرحسین اصفهان

۱- نعیم توو نوجوونی با بهزاد همکلاس بوده تو یه مقطعه پایین تحصیلی، سهوا کاری کرد که بهزاد نتونست تو زندگیش بچه دار بشه و … انتقام بهزاد….و دلیل نمردن ساحل هم همینه که نزاشت بمیره ولی بهرحال دوستش داشت….

۲- کسی که ساحل پیش اونه اسم بازیگرش بانیپال شومون هست (تو سریال کردگدن هم بازی کرده بود)، یا خودش داره انتقام یک زنو از نعیم میگیره ( مثلا در گذشته عاشق نعیم بوده و خودکشی کرده) یا ربطی به ناپدری ساحل پیدا میکنه. تامام. بقیه بازیگرا هم تو رسیدن نعیم به نفر اصلی کمک میکنن

۳- تابلوست مگه صدرا تو شمال لحظه به لحظه نعیم و دخترشو تعقیب نکرد؟ پس اتفاقات و بیهوشی نعیم و دزدیدن ساحل و دیده ؟ کار خودشع؟ اون سه نفرو خودش انتخاب کرد و بهشون پول داد و فیلم تجاوز ساختگی است اینکارو کرد ساحل نره با ناپدریش خارج و از دستش نده ،چون ساحل دید با دختر دیگه بود صدرا، البته صدرا شریکی هم داره، اون سه نفرم در دیدار رودرو صدرا رو نمیشناختن چون فقط تلفنی بهشون دستور پول میداد

۴- کار مشکات نیست به نظرتون؟ آخه اونه که قتلای درختی رو با جزییات خبر داره ممکنه یه همچین سناریویی ترتیب بده واسه تلافی گذشته

۵- داخل فیلم صمد بهنام نریمان بود که صمد کنار ماشین وایستاده بود و بهنام و نریمان ب ساحل حمله کردن چجوری گردبند صمد افتاد داخل صحنه‌ی جرم چون اصلا صمد نزدیک نیومد فقط داشت نگاه می‌کرد بعدشم صمد ب نعیم گفت نریمان و بهنام با زانتیا فرستادم خودم رفتم تعقیب اون شخص جز ماشین نعیم و زانتیا ماشینی در کارنبود احتمال زیاد خودش با شخص اصلی رفته و به نعیم داستان رو دروغ گفته که نعیم بره اون مکان و اون فیلم زنده شدن ساحل یا قدیمی بود یا سوتی بود چون ماشین صدرا هم همون کوچه بود. احتمال داره کار بهزاد باشه چون در گذشته نعیم طلافروشی می‌زنه احتمال داره دختر بهزاد یا خواهرش اونجا کشته شدن حالا می‌خواد انتقام بگیره یا هم قاتل برادر همون درختی باشه و می‌خواد کاری کنه نعیم محب رو بیاره واسش یا محب رو بکشه

۶- به نظرم صدراست، چون از یه طرفی به ساحل خیانت کرده و از طرفی عاشقشه، میخواد یه جوری دوباره به ساحل برسه حالا چندتا دلیل داره
۱- تو قسمتی که صمد رو گرفتن صدرا و رضا می‌دونستن که کجا می‌خوان برن چون تو سریال می‌بینم که طرف انگار می‌دونست که اینا می‌خوان بیان و از قبل ساحل رو گذاشته بود تو ماشین
۲- اینکه فقط صدرا و رضا شماره جدید نعیم رو داشتن و طرف به شماره جدید نعیم پیام میده
۳- تو اون سکانسی که نعیم به صدرا گفت نمی‌خواد خودتو به من ثابت کنی ساحل دیگه مرده خیلی به هم ریخت و حاضر شد که برای اثبات خودش حتی خودشو آتیش بزنه
۴- صدرا تو شمال بود چون نشونش دادن

۷- آدم ربا کسیه که اصلاً تاحالا نشونش نداده اما مجید از تو زندان همه کاره این ماجراست، پسرش که تو پخش مواده همونه که مواد رو تزریق کرد به نعیم، سیم‌کارتم مجید با ظزواسطه داده به مرتضی تا برسونه به نعیم، پس شمارشم معلوم شد چطوری لو رفته، مجید با محب درگیره چون احتمالاً محب باعث شده که حبس ابد بگیره و با نعیم تو زندان آشنا شده و فهمیده از طریق دختر نعیم می‌تونه به محب ضربه بزنه، اما این وسط چند تا مورد هست که برنامه‌ریزی نشده، مثلاً پیگیری شدید نعیم و افرادی که دارن در مسیر اجرای نقشه، سوتی میدن