خبرهای داغ
کدخبر: ۷۵۳۰
تاریخ خبر:

نگاهی به فیلم سینمایی «درخت گردو» ساخته محمدحسین مهدویان

فیلم «درخت گردو»، براساس یک داستان غم‌انگیز و واقعی، از زندگی قادر مولان‌پور، به کارگردانی محمدحسین مهدویان در سال 1398 ساخته شده‌است. اوس قادر، بنای خوش‌قول و پاک‌دست روستا، به خاطر بمب‌های شیمیایی که در سالهای پایانی جنگ، بر سر سردشت می‌ریزد، تمامی اعضای خانواده‌اش را از دست می‌دهد و حالا به دنبال آخرین بازمانده خانواده، ژینا، می‌گردد.

نگاهی به فیلم سینمایی «درخت گردو» ساخته محمدحسین مهدویان

درخت گردو دست روی موضوعی به شدت مهم و دهشتناک گذاشته و در همین مسیر موفق شده تا با کارگردانی مستندنما و پر جزییات سکانس‌های بمباران شیمیایی تا حد خوبی مخاطب را از عمق دردناکی و فاجعه‌آمیز بودن این رخداد در سردشت همراه کند. در کنار این، باید به بازی درخشان (پیمان معادی) که تمام ریزه‌کاری لازم برای حضور در نقش یک مرد خانواده‌دوست را به اجرا گذاشته، اشاره کرد که برگ درخشانی دیگر در کارنامه بازی‌اش را رقم‌زده است.

نگاهی به درخت گردو ساخته محمدحسین مهدویان

فیلم درخت گردو اما از چند نقطه کلیدی لطمه خورده، یکی فیلمنامه نه‌چندان قوام‌یافته و منسجمش که پر ایراد است و بی چفت و بسط و دیگری بازی باسمه‌ای و مضحک (مهران مدیری) که به ضوح تلاش کرده تا خوب باشد و هرچه بیشتر تلاش کرده کمتر نتیجه گرفته است.

نگاهی به درخت گردو ساخته محمدحسین مهدویان

مهدویان به‌واسطه ساخت فیلم‌هایی مثل (فیلم ماجرای نیمروز) یک و دو به خوبی ثابت کرده به مدد همراهی فیلمبردار همیشگی‌اش یعنی (هادی بهروز) و شناخت و درک درستش از اندازه نماها، حرکات و محل قرارگیری دوربین، هدایت بازیگران در صحنه و بهره‌گیری از طراحی صحنه دقیق و جلوه‌های ویژه، می‌تواند کنترل کاملی بر صحنه برای خلق موقعیت‌های باورپذیر و پرتنش و چالش مستندنما داشته باشد. این ویژگی در فیلم درخت گردو هم ساری و جاری است. اما این ویژگی‌ها به‌تنهایی نمی‌تواند منجر به ساخت یک فیلم خوب شود. همان ویژگی‌هایی که ماجرای نیمروز یک را تبدیل به اثری استاندارد در سینمای ایران کرد، در فیلم درخت گردو به شکلی ناقص استفاده و نتیجه اثری دوپاره شده است.

پیمان معادی در فیلم سینمایی درخت گردو

ترکیب منسجم کارگردانی و فضاسازی با فیلمنامه پر جزییات که با وسواسی درخوری روابط علی و معلولی در آن رعایت شده و قاعده احتمال و ضرورت در آن به‌درستی به‌کار بسته شده، در کنار انتخاب جراتمندانه بازیگرانی که به خوبی هدایت شده‌اند باعث شده است فیلم ماجرای نیمروز یک چنین حاصلی داشته باشد. اما در فیلم درخت گردو دوقطبی میان قادر و مریم (پیمان معادی و همسرش) و احمد و هما (مهران مدیری و مینا ساداتی) به شکلی خام‌دستانه در فیلمنامه گنجانده شده است.

نگاهی به درخت گردو ساخته محمدحسین مهدویان

بنا بوده تراژدی از دست دادن فرزند و احساس گناه پدر در مورد اینکه توان مراقبت از فرزند را نداشته و حالا دچار عذاب وجدان است، مخاطب را در موقعیتی قرار دهد که تا انتها نگران بخشیده شدن یا نشدن شخصیت توسط خودشان و اطرافیان باشد، اما وزن موقعیت (قادر) و (مریم) که مبتنی بر یک رخداد واقعی است، چنان بر داستان موازی (احمد) و (هما) می‌چربد که مخاطب به‌زحمت می‌تواند این دوقطبی پیش برنده را درک کند. نتیجه اینکه حضور احمد در موقعیت‌های مختلف باسمه‌ای و پیوست شده به‌کار از آب درآمده است.

مروری بر فیلم‌های محمدحسین مهدویان

البته در وقوع چنین نقیصه‌ای اختلاف سطح بازی پیمان معادی و مهران مدیری با آن لکنت مبتدیانه و مصنوعی هم تاثیر شگرفی داشته و هر دق ربازی معادی قابل‌درک و همراهی برانگیز است، اجرای مدیری پس زننده و دافعه برانگیز از آب درآمده است. این را هم باید اضافه کرد که خط داستانی افزوده شده به خط داستان واقعی کم‌مایه و کم‌رمق است و توان برابری با آن را ندارد. از طرفی شاید تلاش برای پایبندی به داستان اصلی فیلمنامه‌نویس را از ایجاد گره‌های داستانی تازه و ایجاد پیچ‌وتاب‌های دراماتیک برای جذاب‌تر شدن داستان دور نگه‌داشته است.

در دوقطبی ترسیم‌شده در فیلمنامه بناست هما که پیش‌تر فرزندش مینا را از دست داده است، این بار تمام تلاشش را صرف نجات جان فرزندان شیمیایی شده (قادر) کند، بلکه به لحاظ روانی التیام پیدا کند و همزمان احمد تلاش کند فرزندی که مریم باردار است را زنده به دنیا آورد تا حال بهتری پیدا و خاطره‌اش بابت کوتاهی که منجر به مرگ فرزندش شد را فراموش کند. اما این‌همه چنان خلاصه شده و چندپاره در فیلم به نمایش در می‌آید که چندان کمکی به حال و روز فیلم نمی‌کند.

پیمان معادی و مهران مدیری در فیلم درخت گردو

در این میان تنها می‌ماند بازی پر جزییات و دقیق و همراهی برانگیز پیمان معادی که یک‌تنه باید بار فیلم را به دوش بکشد.

از سوی دیگر اصرار فیلمنامه به تاکید بر سرنوشت کُردهای ایران که از همیشه تا به امروز مظلوم واقع شده‌اند هم‌چنان که باید در فیلم حل نشده است و به‌وضوح از فیلم بیرون می‌زند.

در واقع تاکید بر حضور کولبرها در ابتدای فیلم و امتداد همان حضور در انتهای فیلم و البته حضور قادر در دادگاه لاهه برای خون‌خواهی کُردهای کشته شده به‌واسطه بمباران شیمیایی و گفتن این دیالوگ که «ما کُردهای اگر امیدمون رو از دست می‌دادیم تا الان از بین رفته بودیم» در عین حال که دغدغه مهم و شریفی است، اما تبدیل به فیلمنامه نشده و به نحوی به فیلم پیوست شده. ماجرای گم شدن فرزند تازه متولد شده قادر که نام ژینا (زندگی) بر او نهاده‌اند و انتظار برای بازگشتش به روستا و حضور بر بالین پدر که تا آخرین لحظه با مرگ می‌جنگد تا شاید فرزندش را ببیند، هم تیر خلاصی است به شعاری و نمادین و گل‌درشت شدن پایان‌بندی فیلم.

مروری بر فیلم‌های پیمان معادی

مخلص کلام اینکه درخت گردو فیلم مهمی است و در مورد موضوع بسیار مهمی سخن می‌گوید که حتما و قطعا باید در خاطر و حافظه تمام ایرانیان و حتی جهانیان باقی بماند. مراد تراژدی بمباران شیمیایی سردشت و دیگر شهرهای کُردنشین است، اما از حیث سینمایی یک‌دست و همگن نیست و به لحاظ کیفی چنان پر نوسان و چندپاره است که دوست‌داشتنش کار چندان راحتی نیست.

copied
ارسال نظر
 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

اخبار از پلیکان

اخبار روز سایر رسانه ها

    اخبار از پلیکان

    وب گردی

      دیگر رسانه ها